اس ام اس جدید عاشقانه غمگین سر کاری طنز

مرجع اس ام اس و عکس عاشقانه

اس ام اس جدید عاشقانه غمگین سر کاری طنز

مرجع اس ام اس و عکس عاشقانه

یکی را دوست می دارم ، ولی افسوس او . . .

آخرین عکس را هم بگیر یادگاری بماند می خواهم بروم مگر آمده بودم بمانم ؟ نه ، آمده بودم بروم خسته ام رفیق دل تنگم بی تابم عشق ش قرار از دل ربوده از اینهمه دوری جانم به لبم رسیده رفیق می دانی خوابش را دیدم باز گفته بودم دلم میخواهد بروم آنجا که دل ها یه جوری می شود خواب دیدم دارم میروم آنجا او هم بود آمده بود بدرقه عجب خوابی دیدم من. خیر باشد . آخرین عکس را بگیر رفیق شاید روزی به سراغت آمد شاید دلش برایم تنگ شد آخرین عکس را نشانش بده بگو به چشمهایم نگاه کند حرفها دارد قد یه عالمه . بگو موقع رفتن قسم کودکیهایش را خورده است به او بگو ، گفته امبه جون خدا دوست دارم . آه رفیق ! خداحافظی سخت است حتی در قصه ها..... در یکی بود و یکی نبودها در قصه های شنگول ها و منگول ها هم خداحافظی سخت است چه برسد قصه دیوانگی ها باید بروم رفیق چمدانم را بسته ام سنگین نیست می توانم تنهایی بلندش کنم ناراحتم نباش سردم هم نمی شود سالهاست دارم با سرما می جنگم چند عدد شمع هم برداشته ام چه می دانم شاید در تاریکی گیر افتادم تسبیح مادر بزرگ هم هست . راستی رفیق در آسمان آنچه که زیاد است ستاره است ستاره ها تنها نیستند اما ماه یکی است . رفیق مواظبش باش مبادا گریه کند ، گول خنده هایش را نخور در خلوتش خیلی دلتنگ است . آخرین عکس را بگیر دوست دارم لب دریا بگیری گوشت را بیاور جلو رفیق کارَت دارم میدانی چیست ؟ آخر اسمش را به دریا گفته ام گفته ام اگر دیدش به او بگوید که چقدر دوسش دارم خوب رفیق زیاد حرف زدم اینجور نگاهم نکن بگذار راحت بروم . بگذار بروم دنبال دیوانگی ام دنبالم توهم ماتم به قول همان دیالوگ مورد علاقه ام ((اگه این دیوونگیه خدا ایشالا همه رو دیونه کنه تا مثل من کیف کنن ))

یــک فــــرشـتــه ی مـحــبـــوب و نـــازنـیــن .....

از میان تمام فرشتگان خداوند تنها یکی از آنهاست که خداوند او را به روی زمین فرستاده تا سختی بکشد و عشق بورزد و صمیمی باشد . آنهم زیباترینشان را . می شود تصور کرد که خداوند چقدر عاشق بنده هایش است . این فرشته ی زیبا و دوست داشتنی عشقش خاصیت متفاوتی با دیگر عشقها و عشق ورزیدنها  دارد . عشقش حقیقیست . بی قید و شرط است . در عشق ورزیدنش جای هیچ بحث و حرفی نیست . جای شک و تردید نیست . صدایش بهترین موسیقی دنیاست . آشنا و گرم . خنده هایش دوست داشتنی و آشناست . تپش های قلب مهربانش در هر زمان آرام بخش است . قلبی که با تمام عشق می تپد . لبخند هایش زندگی بخش است و بی ریا . هر بار نگاهی می اندازد ، در نگاهش تنها یک چیز است و بس ، عشق .... آن هم از نوع بدون قید و شرطش . عشق .... یک عشق حقیقی حقیقی .

پاک و معصوم ، ساده و بی ریا ، زیباترین و محبوبترین فرشته ی خداوند ، که مقدس ترین نام را خداوند برایش برگزیده ، مادر....... 

منطق آسمانی می گوید : حتی بدترین زنهای روی زمین وقتی در جلد مادر می روند یک آسمانی محسوب می شوند . هیچ عشقی روی این کره ی خاکی خالصتر و بی قید و شرط تر از عشق مادر به فرزندش نیست . عشق مادر به فرزندش عشقی حقیقی است و بس . حتی اگر آن مادر انسان خوبی نباشد ، مادر یعنی پاک ، یعنی محبوبترین و عاشقترین فرشته ی خدا . مادر یعنی مظهر نجابت . تنها از اوست که میشود نابترین و خالصترین عشقها را دریافت کرد . در عمق چشمان مهربانش همیشه صداقت و بی ریایی موج میزند .

مادرها موجودات بی نظیری هستند . دلسوز و مهربانند . سمبل کودکانشان هستند . همیشه بچه ها دوست دارند شبیه مادرشان باشند چون او را زیباترین موجود روی زمین فرض می کنند . مادری را می شناسم که  با وجود اینکه سالهاست روی صندلی چرخدار نشسته و حتی حرف زدن هم ازش بر نمی آید ، هر لحظه نگران پسرش است و هر لحظه می خواهد از حضور او اطمینان پیدا کند . بارها و بارها وقتی پسرش از خواب بیدار شده ، در فاصله ای که برای رفتن به مدرسه آماده شود ، از من خواهش کرده که صبحانه ی پسرش را آماده کنم و سعی دارد به من تفهیم کند که : " آخه اون اگه آماده جلوش نباشه ، نمی خوره . " و تنها مادر است که به تمام روحیات کودکش آشناست .

مادرها عاشقترین موجودات روی زمینند و همیشه معشوقشان را که همانا بچه هایشان هستند به هر شکل که باشند ، زشت باشد یا زیبا ، سالم باشد یا نباشد ، خوب یا بد ، می پرستند .

مادر موجودی مقدس است و بس ، یک فرشته ی زیبا و دوست داشتنی است و بس و من همیشه در خیالات کودکانه ام خودم را در حالی تصور می کردم که وقتی بزرگ شدم شکل او و به زیبایی او و مثل او مهربان و دوست داشتنی باشم و از این بابت به وجد می آمدم .

به راستی که او همیشه در خیالات من یک ملکه بود و همیشه بهترین دوستم باقی ماند . من تمام دنیا ، تمام آسمانها و کهکشانها را به غیر از بهشت به زیر پاهایش می ریزم تا بداند عاشقشم ......

به شهر عشق نمیرم بی تو هرگز ، نشم عاشق نمیرم بی تو هرگز غروب بی کسی ها مونسم شد ، ببین بی تو چه پیرم ، بی تو هرگز نیای روزی که رو لب باشه آهی نه عشق باشه ، نه از من یک نگاهی نیای روزی ببینی از غم تو ، نمونده بر سرم موی سیاهی میدونم که تو عاشق پرستی ، به رو من چرا درها رو بستی نمیگیری سراغی از دل من ، چرا کوه امیدمو شکستی نه یک لبخند ، نه حرفی تازه دارم ، تو رفتی جز خدا ، چیزی ندارم نیاد روزی ببینم بیقرارم ، به آهی پر ز غم عزم دیارم

 

گویند لحظه ایست روییدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد

 

گفتمش آغاز درد عشق چیست؟ گفت آغازش سراسر بندگیست گفتمش پایان آن را هم بگو گفت پایانش همه شرمندگیست گفتمش درماندردم را بگو گفت درمانی ندارد، بی دواست گفتمش یک اندکی تسکین آن گفت تسکینش همه سوز و فناست

 ............................................................

انواع قهوه : 1- شیرین مثل چشات2 - رقیق مثل قلبت3- تلخ مثل دوریت

 ............................................................

هیچگاه نگذار در کوهپایه های عشق کسی دستت را بگیرد که احساس میکنی در ارتفاعات آنرا رها خواهد کرد

 ............................................................

میدونی دریا چرا دریا شد؟ به خاطر موجاش اگه موج نداش هیچ و قت دریا نمی شد،من یه دریام و تو موجهای منی

 ............................................................

به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ، به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است

 ............................................................

تو اون فرشته ای که وقتی در فصل بهار قدم میزنی برگ درختان انتظار پاییز را میکشند تا به جای پاهایت بوسه بزنند

 ............................................................

ای کاش از بدو تولد کور بودم تا که هیچگاه دریای عشق را در چشمان ملیح و فریبایت نمی دیدم

 ............................................................

سرو اسوه مقاومت و پایداریست من یه سروم چون تو ریشه منی

 ............................................................

اگه شب خوابت نبرد به آسمون نگاه کن.ستاره هارو بشمار کم اومد!برو قطرات بارون رو بشار.کم اومد! به عشق من فکر کن چون برای تو هرگز کم نمی یاد

 ............................................................

می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی

 ............................................................

وقتی گفتی تا آخر دنیا باهاتم اون موقع بود که فهمیدم چرا دنیا 2 روزه

 ............................................................

در واقع ما هرگز بزرگ نمی شویم. فقط یاد می گیریم که در اجتماع چگونه رفتار کنیم

 ............................................................

پزشک اخمو شربت تلخ تجویز می‌کند

 ............................................................

پروانه برای آن که نسوزد، شمع را فوت کرد

 ............................................................

تاریکی چشم دیدن خودش را ندارد

 ............................................................

زمین می‌خواست ابراز احساسات کند، آتشفشان سرازیر شد

 ............................................................

همه از مرگ میترسن من از رفیق نامرد

 ............................................................

مرد آمد و دردی به دل عالم شد از روز ازل قسمت زن ها غم شد در دفتر خاطرات حوا خواندم جانم به لبم رسید تا آدم شد

 ............................................................

تیک تیک ساعت فریادمرگ ثانیه هاست اما دوستی ها هیچگاه نمی میرند

ترکه داشته با اخم پولکی میخورده بهش میگن چته؟ میگه :والا ما هرچی بگیم شماها میگین ترکا خرند ولی به خدا این چیپسا شیرینند

 ............................................................

ترکه با خرش میرفته بعد فارسه می بینه که ترکه بربری می خوره به خرش نون فانتزی می ده ازترکه می پرسه چرا به خرت نون فانتزی میدی وخودت بربری می خوری میگه خرهای ما فارسن

 ............................................................

به ترکه می گن سفره حج چطور بود می گه عالی ،خیابوناش تمیز ، برجاش بلند ، ماشینا همه اخرین مدل یه جای دیدنی هم داشت که خیلی شلوغ بود من نرفتم

 ............................................................

خروسه میره لب دیوار میبینه ماشین حمل مرغ رد می شده صدا میزنه بچه ها بیایید سرویس دختر ها داره میاد دیدم

 ............................................................

یه روز یه میخ میره عروسی اونقدر می رقصه پیچ میشه

 ............................................................

یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی تالار و شام و عاقد و عکاس و آرایشگر و فیلم و لباس و تاج و کفش و کیف و ساک و سکه و شمش و پلاک و شمعدان و ساعت و زنجیر و سرویس طلا آنهم از آن سرویس خوشگلها... و از این جور مشکلها

 ............................................................

 شعارهای جدید انرژی هسته ای: انرژی هسته ای آزاد باید گردد! آمریکا در چه فکریه... ایران پر از هسته‌ایه وای اگر انرژی هسته ای حق مسلم ماست تا خون در رگ ماست... انرژی هسته ای حق مسلم ماست! عقاب آسیا کیه ؟ ... انرژی هسته ایه ما انرژی هسته ای میخوایم ، یالا یالا ، حالا وای وای ، وای وای وای وای.

 ............................................................

ترکه رادیولوژیست میشه به مریض میگه: تو عکستون یک شکستگی تو دنده راست سینتون دیدم، با فوتوشاپ درستش کردم

 ............................................................

به ترکه میگن چرا جورابات یه لنگش آبی یکی قرمز ؟ میگه والا نمیدونم بدبختی اینه که یه جفت دیگه هم تو خونه دارم همین طوری

 ............................................................

یارو عاشق می شه روی در خونش می نویسه بزودی در این محل جشن عروسی برگزار می شود

 ............................................................

یه روز ترکه میره عروسی تو عروسی برف شادی میزنن ترکه سرمامیخوره

 ............................................................

فرق باطری با دختر چیست؟ باطری اقلا یک قطب مثبت داره ولی دختر هیچ چیز مثبتی نداره

 ............................................................

زندگی چیه ؟ زندگی عشقه، عشق چیه ؟ عشق بوسیدنه، بوسیدن چیه ؟ بیا اینجا بهت بگم

.............................................................

به ترکه میگن چرا خودترو به سپر ماشین میمالی مگه می خوام اوقات فراغتم سپری بشه

 ..........................................................

 مصارف مهم اس ام اس در ایران : 1-پیغام های اورژانسی ( سر رات که داری میای 2تا بربری بخر) 2- اطلاعات رسانی( سر جلسه امتحان)" جیم درسته الاغ!" 3-پیغام های عاشقانه: "عزیزم ،قبل از خواب به یاد من مسواک بزن !" 4-جلوگیری از خشونت :"بدهکار محترم !اگه این جا بودی خرخرتو می جوییدم "! 5-فرستادن جوک :"یه روز یه یارو می ره سربازی ،دور کلاش قرمزی

..........................................................

یه روز هفت به هشت میگه 2میلیون بهت میدم جاتو با من عوض کن هشت میگه: من برای مال دنیا لنگمو هوا نمی کنم

..........................................................

به یه ترکه میگن تو چرا ریش نداری میگه اخه من به مامانم رفتم

 ..........................................................

 یه معتاد 2 تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت میکشید ازش میپرسن چرا 2 تا سیگار میکشی میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه بعد از یه مدتی میبینن همون معتاد یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتمادوستت از زندان ازاد شده میگه نه خودم ترک کردم

 ..........................................................

به ترکه میگن: نظرت درباره بند گردنی موبایل چیه؟! میگه :خوبه, فقط موقع شارژ گوشی یه 2 ساعتی ادم از کار و زندگی میندازه

..........................................................

یه ترکه میره خواستگاری بابای عروس بهش میگه اون گلی که زدی به یقت خارش اذیتت نمیکنه ترکه میگه خارش که نه ولی گلدونش که تو لباسمه بیچارم کرده

 ..........................................................

حوا وقتی زن آدم شد5 تا شانس نسبت به بقیه زنهای الان داشت 1.مادر شوهر نداشت 2.خواهر شوهر نداشت 3.هوونداشت 4.جاری نداشت 5.شوهرش آدم بود

 ..........................................................

 نتیجه جالبی به دست آمد از این قرار سوال : نظر خودتون رو راجع به راه حل کمبود غذا در سایر کشورها صادقانه بیان کنید؟ و کسی جوابی نداد... چون در آفریقا کسی نمی دانست غذا یعنی چه؟ در آسیا کسی نمی دانست نظر یعنی چه؟ در اروپای شرقی کسی نمی دانست صادقانه یعنی چه؟ در اروپای غربی کسی نمی دانست کمبود یعنی چه؟ در آمریکا کسی نمی دانست سایر کشورها یعنی چه؟؟؟؟

..........................................................  

شباهت زن هابا خط تالیا: خیلی ارزونن... زیاد اعتبار ندارن... دل خوش کنونن... کلاستو اساسی میارن پایین

..........................................................

کشتی درحال غرق شدن بود . ناخدا فرمان خروج از کشتی را صادر کرد . مردها برای خروج هجوم آورده بودند. ناخدا مانع خروج مردها شد و گفت: خجالت بکشید حق تقدم با زنان است . زنان بسیار خوشحال شدند و ضمن تشکر از ناخدا به خاطر رعایت حق خانم ها یکی یکی از کشتی خارج شدند... پنج دقیقه بعد ناخدا گفت : آقایان بفرمائید پیاده شوید کوسه ها به اندازه کافی سیر شدند

 ..........................................................

خرج کن ولی اصراف نکن. عاشق شو ولی دیوانگی نکن. اسوده باش ولی بیخیالی نکن . حرف بزن ولی وراجی نکن. دوستت دارم........... ولی پورو نشو

 ..........................................................

روش کوزه ای : همان روش قرن های قدیم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه می رفت پسر به کوزه می خوره کوزه بشکست و بعد چنین گفته اند که : اگر با من نبودش هیچ میلی ... چرا ظرف مرا بشکست لیلی نتیجه گیری : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشی شدن آبه . ?ـ روش عرفانی : چهل شبانه روز جلوی خونه رو آب و جارو میکنی و ده تا شمع روشن می کنی شکلات بین مردم تقسیم می کنی تا مرد آرزوهات بیاد. نتیجه گیری : در صورت کمبود شمع می تونین فانوس هم روشن کنین . ..........................................................

ترکه داشته نوار خالی گوش میکرده گریه میکرده میگن چرا گریه میکنی؟میگه دلم واسه خوانندش میسوزه لال بوده

..........................................................

 به اندازه همه وجودم می خوامت . . . . جانباز 99%

 ..........................................................

می دونی چرا توشک رو قبل از دوختن با چوب می زنن ؟ چون بعدا هر چی دید صداش در نیاد

 

هرگزبرای عاشق شدن به دنبال باران و بابونه نباشی گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند

 ..........................................................

دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنی

..........................................................

موقعی که می خواستمت می ترسیدم نگات کنم،موقعی که نگات کردم ترسیدم باهات حرف بزنم. موقعی که باهات حرف زدم ترسیدم نازت کنم،موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقت بشم حالا که عاشقت شدم میترسم از دستت بدم

 ..........................................................

به حساب بانکی شما ملیونها بوسه عشق واریز کردم شما می توانید بطور شبانه روزی از طریق مهر کارت برداشت نمائید

..........................................................

به من گفتی که دل دریا کن ای دوست همه دریا از آن ما کن ای دوست دلم دریا شد ودادم به دستت مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

 ..........................................................

عشق افسانه نیست آنکه عشق آفرید دیوانه نیست / عشق آن نیست که در کنارش باشی عشق آن است که به یادش باشی

آموختم که ....

من عشق را از انعکاس مهتاب در حوض مادر بزرگ آموختم

من ایثار را از قلب خورشید در آسمان صحرا آموختم

من زندگی را از امواج طوفانی شب دریا آموختم

من محبت را از قطره های باران بر علفزار آموختم

من صداقت را از یک رنگی ابر های سفید آموختم

من وفا را از کبوتران بر شاخه های خشکیده آموختم

من گذشت زمان را از چشم های منتظر آموختم

من عطش را از چکاوک های خانه همسایه آموختم

من ایمین را از کودکان معصوم آموختم

و من آموختم هر چه را که می خواهم فقط از معبود یکتا بخواهم

شعرهای عاشقانه،اس ام اس عاشقانه،عکس

پاییز را دوست دارم...

بخاطر غریب و بی صدا آمدنش

بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش

بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش

بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش

 بخاطر رفتن و رفتن... و خیس شدن زیر باران های پاییزی

بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها

بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش

 بخاطر شب های سرد و طولانی اش

بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام

بخاطر پیاده روی های شبانه ام

           بخاطر بغض های سنگین انتظار

بخاطر اشک های بی صدایم

بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام

بخاطر معصومیت کودکی ام

بخاطر نشاط نوجوانی ام

بخاطر تنهایی جوانی ام

بخاطر اولین نفس هایم

بخاطر اولین گریه هایم

بخاطر اولین خنده هایم

بخاطر دوباره متولد شدن

بخاطر رسیدن به نقطه شروع سفر

بخاطر یک سال دورتر شدن از آغاز راه

بخاطر یک سال نزدیک تر شدن به پایان راه

بخاطر غریبانه و بی صدا رفتنش

پاییز را دوست دارم، بخاطر خود پاییز

و من عاشقانه پاییز را دوست دارم... 

  

کاشکی همیشه پیشت بودم میشد فراموشت کنم

********************************************

چشات دیگه از من خسته سیره اما هنوز چشای من اسیره فقط بدون که این دل شکسته منتظره بگی واست بمیره

*********************************************

کشتی قلب مرا موج نگاه تو شکست گر صبر کنم تو هم مرا خواهی شکست

*********************************************

دیگه این پنجره از دیدن من خسته شده انگاری کتاب عشق من و تو دیگه بسته شده

*********************************************

ای جوان اگر عاشق نشدی برو خودت را بکش این است رسم جوانی

*********************************************

کویر خشک دلمون دیگه زده هزار ترک غم دیگه بسه نازنین هرکی نمونده به درک

*********************************************

خورشید تابانم تویی عشق پریشانم تویی آبی آسمانم تویی رنگ بی پایانم تویی همدم تنهایی من یاد و غمخوارم تویی یار همیشگی من عشق و دنیایم تویی گر نباشی من نیستم چون که هستی ام تویی

********************************************

ازخدابرگشتگان راکارچندان سخت نیست سخت کارمابودکزماخدابرگشته است

*********************************************

عمریست زمانه درعذاب من وتوست گرمای زمین ازالتهاب من و توست آن قصه که کهنگی ندارد هرگز سوگند به عشق انتخاب من و توست

*********************************************

دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است چاره کن درد کسى کز همه ناچارتر است من بدین طالع برگشته چه خواهم کردن که ز مژگان سیاه تو نگون سارتر است گر تواش وعده دیدار ندادى امشب پس چرا دیده من از همه بیدارتر است؟ هر گرفتار که در بند تو می نالد زار مى برد حسرت صیدى که گرفتارتر است عقل پرسید که دشوارتر از مردن چیست عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است

*********************************************

نرو تو هم مثل من نمی تونی دووم بیاری نرو     تو هم مثل من تو غصه کم میاری نرو     تو هم می پوسی میمیری بی من نروتو هم طاعون غم می گیری بی من نرو

*********************************************

اه نرو نروتو که می دونی من بی تو توبی من یعنی حسرت تو که می دونی بی جواب می مونه عشق وعادت تو که می دونی کم می شم تو که می دونی کم می شی تو که می دونی هم اغوش غم می شی نرو اه نرو نرو اما بعضی موقع انسان از چیزای فرار می کنه که به خاطر دیگرا ن واسایش اونهاست چشم پوشیدن از عشق از زندگی و...... اما چه سود همینهایی رو که دوستشان داری یه روز تنهایت می گذارند ومی روند نمی شود از کسی گلایه کرد باید شکر گذار خداوند بود که می توانم روی پای خود بیاستی

*********************************************

نمی زارم غصه بیاد خرئ و خرابت ببره از عشق بوانه می گم تا خوابت ببره ز یکی بود یکی نبود قصه میگم اما چه سود پروانه ها پروانگی از یادشون میره چه زود

*********************************************

بی تو میشه زنده بود نمیشه زندگی کرد

*********************************************

ای همه غمگین اگر تنها شدی من با توام خسته دل از هر که هر جا شدی من با توام گر به کنج بی کسی آمیخته ای با درد خویش دلگران از مردم دنیا شدی من با توام

*********************************************

تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

*********************************************

عاشقانه ترین شعر ها و جمله ها

عاشقانه ترین نگاهم را روی قایقی از باد نشانــــدم و پارو زنان سوی تو فرستارم وقتی به ساحل نگاه تو رسیـــــــد تو چشمانت را بستی و قایقم غرق شد

عشق چیست؟ حدیثی است که با نگاه آغاز می شود با لبخندی شیرین می شود با بوسه ای به اوج می رسد وبا اشکی پرازاندوه به پایان می رسد

ای کاش خواننده بودم و از تو میخواندم ای کاش نویسنده بودم و ازتو مینوشتم ای کاش نقاش بودم و تو را نقاشی میکردم ای کاش راننده بودم و با تو همسفر جاده ها بودم ای کاش ستاره بودم و در تو جای داشتم ای کاش آهنگ بودم و تو شعرم بودی ای کاش من ساعت بودم و تو عقربه هایم بودی ای کاش در قلبت جا داشتم تامیدانستی که چقدر دوستت دارم

دلمو دادم به تو،تا(ما)بشیم دلمو دادم به تو،تا دیگه تنها نباشم دلمو دادم به تو،چون تو چشات دریارودیدم دلمو دادم به تو،تاهمه وقت یارهمیشگیم باشی دلمو دادم به تو،چون میدونم تنهام نمی زاری

من از خدا خواستم، نغمه های عشق مرا به گوشت برساند تا لبخند مرا هرگز فراموش نکنی و ببینی که سایه ام به دنبالت است تا هرگز نپنداری تنهایی. ولی اکنون تو رفته ای ، من هم خواهم رفت فرق رفتن تو با من این است که من شاهد رفتن تو هستم

وقتی دلت گرفت بشین به اندازه تمام دلتنگیات گریه کن . برای اینکه کسی اشکاتو نبینه ماهی کوچیکی شو و به ته دریا برو . دیگه نه کسی صداتو می شنوه نه کسی اشکاتو می بینه . حالا فهمیدی چرا اب دریا شووره؟

به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت نگاه کند.به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشدودستی را بپذیرکه باز شدن را بهتر از مشت بلد باشد

توپت افتاد خونه همسایه واونم توپتو پاره کرد اصلا ناراحت نشو چون تو یه دوست خوب داری که حاضره قلبشو بذار زیر پات تا باهاش بازی کنی

سعی کن دریابی که مسافری آسمانی هستی و فقط برای لحظه ای کوتاه در این جا به سر می بری، و سپس روانه ی دنیایی دلفریب و بی نظیر می شوی. فکرت را به این زندگی کوتاه و این زمین کوچک محدود نکن. عظمت روحی را که درون توست، به یاد داشته باش.

مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته... خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته...؟! نمی دانم مرا ایا گناهی هست..؟ که شاید هم به جرم آن ، غریبی و جدایی هست..؟؟؟ مرا اینگونه باور کن

برای عشق تمنا کن ولی خار نشو. برای عشق قبول کن ولی غرورتت را از دست نده . برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو. برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه. برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن . برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر . برای عشق وصال کن ولی فرار نکن . برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن . برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش . برای عشق خودت باش ولی خوب باش

دوست داشتن کسی که سزاوار دوستی نیست ، اسراف در محبت است . اگر میخواهی همیشه آرام باشی ، دلگیریهایت را روی ماسه و شادیهای خود را بر روی سنگ مرمر بنویس . اگر کسی را دوست داری که او تو را دوست ندارد ، سعی نکن از او متنفر شوی، بلکه سعی کن او را فراموش کنی

ماه نمی دونست چه جوری بتابه از روی دست تو دید و بلد شد خورشید که دید نوری ازش نمی خوای رفت بالای قله و با تو بد شد دریا که دید موج موهات از اون نیست غرشی کرد و ته دل حسود شد آسمون از غم که تو رو زمینی تا همیشه رنگ چشاش کبود شد گل که دونست خزون واسه تو هیچه رنگش پرید و تو یه لحظه پژمرد درختی که تو از پیشش رد شدی انقده برگاش رو زمین ریخت که مرد

هرگاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو: یادت بخیر

آنکس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها همان آوازی بود که من گمان می کردم میگوید: دوستت دارم

امروز فهمیدم که زندگی خراب است آروز سراب است امروز فهمیدم که گل ها هم می توانند سنگدل باشند وشمع ها هم می توانند بال و پر پروانه ها را در خود بسوزانند اره همه میتونند اینطوری باشن

خدا میدونه که من :فقط تو رو دوست دارم, خدا میدونه که تو تنها عشق منی!خدا میدونه که فقط تو رو می پرستم !خدا میدونه که من این آف رو تا حالا واسه چند نفر فرستادم

اگر می بینی کسی به روی تو لبخند نمی زند علت را در لبان فرو بسته خودت جستجو کن

اگر می دانستی دل ترک خورده ی من با یاد چشمان بارانی ات شکسته تر می شود هیچ گاه به من پشت نمی کردی

خواستم برای از دست دادنت اشک بریزم تمام اشکهایم رابرای به دست آوردنت ریخته بودم

زندگی زیباست حتی اگر کور باشی ? خوش آهنگ است حتی اگر کر باشی مسحور کننده است حتی اگر فلج باشی? اما بی ارزش است اگرثانیه ای عاشق نباشی...

عشق مرگ نیست زندگی است. سخت نیست عین سادگی است. عشق عاشقانه های باد وگندم است . اولین پناهگاه کودکی آخرین پناهگاه آدم است.

رنگ قرمزرا دوست دارم چون رنگ خون من است...... خون را دوست دارم چون در قلب من است .......قلبم را دوست دارم چون نام زیبای تو درون آن است

زندگی کوتاهتر ازآن است که به خصومت بگذرد و قلب ها گرامی تر از آنند که بشکنند آنچه از روزگار به دست می آید با خنده نمی ماند و آنچه از دست برود باگریه جبران نمی شود فردا خورشید طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشیم

هیچ کس از راز دلم آگاه نیست.هیچ کس ازآه دلم به جزقلب تو خبرندارد.من درمسیرقلب توام.چون مسافری و مقصدم افق دورچشمان توست

بیچاره همه ی چیزایی که دلشون چیزای بزرگ می خوای................مثل دل من که تورو می خواد

به جرم اینکه خیلی ساده بودم به زندان دلت افتاده بودم.اگر چه حکم چشمات ابدی بود.برای مرگ هم اماده بود

دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین ؟ ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ... مادر یکیه ... پدر یکیه ... منم یکی هستم

چقدر لباس سیاه به تو می یاد اگرمی دانستم زودتر می مردم

به قندی دلخوشم لبهای شیرینت کجاست؟ غصه خوردن تا مرا از اشتها انداخته حکم از تو من ببازم یا تو می خواهی ببر عشق تاس قسمت ما را کجا انداخته؟

شکست عهد من وگفت هر چه بود گذشت به گریه گفتمش آری وچه زود گذشت بهار بود و تو بودی وعشق بود و امید، بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت

تو که در هر جائی ! کجا پیدایت کنم ؟! در قلب کدام با سخاوت دور دست ؟! در دستان کدام گدای عاشق ؟! در چشمان کدام منتظر بی پناه ؟! در دهان کدام شاعر گنگ پریشان ؟! و در جای پای کدام رهگذر غریب

 

زیر سیگاری با اینکه می دونه سیگار همیشه دلشو می سوزو نه بازم اونو تو دلش جا می ده زیر سیگاریتیم رفیق

می گویم شاید بین ما هیچ نبوود جز اوهام .....هیچ را زیر هیچ نوشتیم و کم کردیم.............جز هیچ نشد حاصلمان..... رها

کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه ی فردا نبود کاش بودی تا برای قلب من زندگی این گونه بی معنا نبود کاش بودی تا لبان سرد من بی خبر از موج و از دریا نبود

مردها مثل « نوزاد » هستند در اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته می شوید

دوست دارم یه سنگ بردارم و روی اون بنویسم: دلم برات تنگ شده و اونو محکم بکوبم توی سرت تا بفهمی که فراموش کردن من چقدر سخت و دردناکه

زندگی سخت نیست ما سختش میکنیم عشق قشنگ نیست ما قشنگش میکنیم دل ما تنگ نیست ما تنگش میکنیم دل هیچکس سنگ نیست ما سنگش میکنیم

شعر احساسی دلم گرفته

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته

از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته

یک سینه غزق مستی دارد هوای باران

از این خراب رسوا امشب دلم گرفته

امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم

شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته

خون دل شکسته بر دیدگان تشنه

باید شود هویدا امشب دلم گرفته

ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو

پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است

فردا به چشم اما امشب دلم گرفته

دلم بدجوری گرفته..هر طرف که نگاه میکنم تو رو میبینم.. عطرتو حس میکنم و صداتو میشنوم..اما تو هیچ وقت نیستی... میترسم دستاتو تو دستم بگیرم..میترسم بلور انگشتاتو بشکنم... می ترسم تو هم مثل من بوی تنهایی و غربت بگیری.. می ترسم این بغض هزار ساله به تو هم سرایت کنه... من از مرگ نمی ترسم از رفتن تو می ترسم.. می ترسم تو بری و من نمیرم! می ترسم بدون تو زنده بمونم دلم گرفته...!! مثل تموم شبهایی که گذشت..!! مثل تموم شبهایی که بدون تو خواهند اومد...!! روزگارم از شبهای بی ستاره تو هم تیره تر شده.. تنها یادت هست که امیدسپیده ای هرگز نیومده رو تو دلم زنده نگه میداره...دیگه زیر بارون خیس نمیشم..!! یاد اون چتری که بالای سرم گرفتی تا ابد با منه.. من و ببخش که هنوز ازت پرم ..که هنوز نمیتونم ازت دل ببرم.. راستی تا حالا شده اون قدر دلت برای کسی تنگ بشه که با شنیدن اسمش هم بغض گلوتو بگیره؟؟ تا به حال شده اون قدر بخوای برای یه نفر بمیری  که از زنده بودنت هم خسته بشی؟؟ یا شده دلت بخواد زمین و زمان متوقف بشن تا نگاهی که به تو خیره شده لحظه ای بیشتر باقی بمونه؟؟میدونی... من عاشقم چون فقط یه بار تو دلم زلزله اومد اما از زلزله بم هم مخرب تر.. چون همیشه قلبم واسه یه نفر زد (واسه تو)...میدونی... تو هیچ وقت نتونستی ذهنمو بخونی..اشکمو ببینی.. صدامو نشنیدی..صدایی که خودت خفش کردی.. صدایی که یه روز بهت میگفت دوست دارم عشق من پاک بود..عشق من با عشقای حالا فرق داشت وقتی میگفتم دوست دارم با بند بند وجودم میگفتم.. اما هیچ وقت نفهمیدی.. اما بازم میخوام از تو بنویسم ..میدونی چرا؟؟ چون اول و اخر لحظه هام تویی... بذار همیشه پریشونت بمونم میذاری که ؟؟ تو رو خدا اینم ازم نگیر من میمیرم

*** از وقتی که رفتی! ***

وقتی تو نیستی ؛ رنگ دریا را دوست ندارم، شب به پایان می رسد ، شب را نیز دوست ندارم؛‌ از لا به لای مریم های خفته با فانوسی کم سو راهی به سویت می جویم و تو نیستی، نیستی تا ببینی که چقدر امشب آسمان زیباتر است اما این آسمان را نیز دوست ندارم.

سالهاست که از قاصدک خوش خبرم بی خبرم . شاید این بار او مرا دوست نداشت ، شاید این بار ، باری فزون تر در پیش داشت و ای کاش در لحظه ی سنگین وداع چشمهایش را به زمین می دوخت تا نمی توانستم از نگاهش تندیسی سازم از جنس پروانه های دشت خاطره.

عقربه های زمان به کندی می گذرند ، ‌شاید می خواهند فرصتم را دوچندان کنند،اما حتی یاسمن ها نیز این را می دانند که کاری از دست من ساخته نیست وتنها در کنج خلوت این اتاق ، من و ماندم و تجسم یک رؤیا ،‌ من ماندم و اشک های التماس ، من ماندم و دست هایی به سوی آسمان بی کران هستی . صدایش می کنم و صدایی نمی شنوم ، کلامش را می خوانم و خوانده نمی شوم،‌ به خاک می افتم و اعتنایی نمی بینم ، اما این بار قسمت می دهم به پاکی و قداست فرشتگانت، ‌اگر گاهی آنی نبودم که می خواستی دریایی از ندامت و حسرتم را بپذیر.

لحظات درگذرند و از آنها چیزی نمی ماند جز لحظه های خاموش بیداری. باز هم بهاری دیگر در راه است ، می گویند بهار فصل زیبایی هاست اما تو خودت خوب می دانی که بهار من هیچ گاه بازنخواهد گشت.

بغضی عجیب در گلویم بهانه تو را می گیرد، هر دم با قطرهای گرم مرا می سوزاند ، شکایت ها در نهان دارد و می داند که اگر لب گشاید از من چیزی باقی نخواهد ماند تا به نجوای شبانه اش تسلی بخشم، آرامش کنم و قاب عکس خالی کنار پنجره را برایش با تصوری خیالی مزین کنم.

گاهی وقت ها قلب زمانه از سنگ می شود و اینگونه سرنوشت، ردّپایی عمیق بر پیشانی آنهایی که ماندند و سعادت نداشتند نقش می زند.

کاش می شد من به جای تو می رفتم

در نگاهم خیره شدی ... کمی بغض در چشمانت پیدا بود... اما تو... گفتی دیگر بس است این زندگی.... دیگر خسته بودی ... از من و با من بودن ... ازتمام نگاه هایم ... دیگر از من دل بریده بودی نمیتوانستم باور کنم.. بی تکیه گاهی ر ا ... نبودن ان دستان پر مهر و محبت را ... نبودن ان چشمان زیبا را... نمیدانستم نبودنت را ... چه چیز را باید باور کنم... ازدست دادن عشق را...از دست دادن کسی که عمری عاشقانه مثل بت میپرستیتمش.... یا از دست دادن یه زندگی مشترک را... فقط میدانستم من شکسته شدم... باختم... درزندگی...در رویا... حتی ت و خیال خام بچه گانه ام...دیگر امیدی نیست دستانم تنهاست.... جسمم بی تکیه گاه ست... اما چگونه باور کنم... مرگم را... بی تو بودن را... خودکشی زندگی ام را...چگونه باور کنم... بغض نگاهت را...چگونه باور کنم... رفتن بی بهانه ات را...چگونه باور کنم... چگونه باور کنم جدایی را...ان انتظارتلخ را... ان دور شدن نگاهمان...دستانمان... حتی دور شدن قلب و احساسمان....من چگونه باور کنم دیگردستی نیست که دستانم را از منجلاب زندگی بیرون کشد... چگونه باور کنم که دیگر ان نگاه عاشقانه نیست که بدرقه ی راه زندگی ام باشد... اه ای خدایم چگونه باور کنم که تنهایم و تنهاییی قسمت من است.... تو بگو... ای خدایم چگونه باورکنم..............................

روزی که عشق را قسمت کردند پرواز را به تو دادند .... قفس را به من ساز را به تو دادند .... غم را به من و من تشنه ی کویر دشت بارانم ..... مانند طایفه ی خاک می مانم و دشمن طوفان من هر شب این ساز را به بهانه ی تو به صدا در می آورم

شعرهای عاشقانه

چکه های خاطره

از کوچه های حادثه به آرامی می گذرم ، با دستهایم چشمانم را محو می کنم تا ببینم آن کوچه بن بست تنهایی عشق را...

دلم عجیب هوای دیدنت را کرده است ، دستانم را کمی کنار می زنم و از لا‌ به لا‌ی انگشتان لرزانم نیم نگاهی به گذشته ناتمامم می اندازم ، چیز زیادی نیست و از من نیز چیزی نمانده است جز آیینه زلا‌لی که از آن گله دارم که چرا حقیقت زندگی را از من پنهان کرد... !؟ و تو ای سنگ صبور لحظه لحظه های عمر کوتاه من ، چقدر

بی کس و تنها ماندی ! جواب صفحه های سفیدت را چه دهم که من نیز بی وفایی را از زمانه آموختم.

می دانم دلت آنقدر بزرگ و دریایی است که مرهم زخم های بی کس ام باقی بمانی و یک امشب دیگر را با من تا سحرگاهان همنوا شوی.

به سراغت نیامدم چون روح باران زده شیدای روزهای آشنایی گرفتار تگرگی بی پایان شد و اینگونه سیلا‌ب عشق در مسیر طغیان آمال و آرزوهایم تبدیل به سرابی شد.

نبودی تا ببینی که چگونه غزل در تاب یاسمن تب کرد و تا صبح نالید ، نبودی تا ببینی که آسمان چه بی قرار و معصومانه اشک می ریخت و تن سرد مرا نوازش می کرد ، نبودی تا ببینی که چگونه چشمانم در انتظارت ماند و نیامدی...

تو خود گفتی که دنیا فدای تو و چشمانت ، تو خود گفتی آبیِِِ آرامشِ دریا فدای نگاهت ، تو خود گفتی سرخی آتشین شقایق ها فدای قلب کوچکت...

حالا‌ از آن حرفهای رنگین اثری نیست و تمام آبی ها و قرمزها برایم رنگ باخته اند ، از تو نیز به خاطر دو رنگ بودنت شکوه ای ندارم ، چون دیگر دنیا برای من بی رنگ است!

و اما باز هم تو ای حریم پاک و بی آ لا‌یشم! می خواهم ترکت کنم و هیچ گاه به سوی صفحه های قلم خورده ای که خود بر رویت حک کردم ، باز نگردم . شاید اینگونه مجبور نباشی دستهای سفیدت را به زیر چکه های دلتنگی ام بگیری و له شوی و گیسوانم را بر تن لطیفت احساس کنی.

لحظه ، لحظه ای است جادوئی... ! در کنج خلوت این اتاق دستهای دختری ، آرام صندوقچه ای را مهر می کند و زمزمه ای در زیر لب دارد . نوایش ضعیف نیست اما هیچ کس نمی تواند بفهمد او چه می گفت و دیگر نمی گوید...

شعر عاشقانه احساسی غمگین

چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت

دزدیده و به جاش یک زخم همیشه گی ، رو  قلبت هدیه

داده زل بزنی به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی

حس کنی که هنوز هم دوسش داری

چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به دیواری  تکیه بدی

که یک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده

چقدر سخته تو خیالت ساعت ها با هاش حرف بزنی اما

وقتی دیدیش هیچی جز سلام نتونی بگی

چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه ها

 تو خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که

هنوز هم دوسش داری

چقدر سخته گل آرزو هاتو تو باغ دیگری ببینی

و هزار بار تو خودت بشکنی و اونوقت آروم زیر لب

بگی گل من باغچه نو مبارک