در دل همان محبت پیشینه باقی است
آن آرزو که بود در این سینه باقی است
باز آ و حسن جلوه ده و عرض ناز کن
کان دل که بود صاف چو آیینه باقی است
از ما فروتنی است، بکش تیغ انتقام
با خاطر شریفت اگر کینه باقی است
نقدینه ی وفاست همان بر عیار خویش
قفلی که بود بر در گنجیه باقی است
وحشی اگر ز کسوت رندی دلت گرفت
زهد و صلاح و خرقه ی پشمینه باقی است